مقدمه:
بخش قبلی این نوشتار به دلالت روایات اسلامی و دینی بر جریان شناسی ماجرایی به نام دجال اختصاص یافت. مساله دجال به عنوان یک سنبل خاص گمانه زنیهای گوناکونی را در ادیان توحیدی و روایات اسلامی در پی داشته و هر از گاهی بر اساس مقتضیات و شرایط سیاسی و اجتماعی معاصر این گمانه زنیها به روز شده و با تأویلات گوناگونی همراه می شود، هر چند که برخی از این تأویلات را اگر با جریان شناسی تاریخی ادیان توحیدی و مبارزه طواغیت با نهضت انبیاء تفسیر کنیم ، به نقاط مشترکی پیرامون دجال و یا جریان دجالها در تاریخ نزدیک می شویم که نوک پیکان حمله توطئه آمیز خویش رامتوجه انبیاء و نهضت توحیدی آنان کرده بودند. این قبیل نگرشهای تاریخی نقش ادامه دار جریانات الحادی و دنیامدار، به خصوص قومیت یهود و بنی اسرائیل را بیش از پیش جلوه گر ساخته و برخی از فرضیه ها را در مورد دجال و نقش این قومیت در خروج وی تقویت می کند. با این همه به دلیل ضیق وقت، مجال طرح و بررسی این فرضیه را به فرصتی دیگر واگذار نموده و به شناخت شناسی و بافت ماهیتی دجال در روایات اسلامی خواهیم پرداخت
برای مشاهده روی عبارت زیر کلیک کنید