loading...
صالحین مهدی (عج)
صالحین مهدی بازدید : 42 سه شنبه 25 مهر 1391 نظرات (0)
یا حضرت عباس(ع)... طنز جبهه

در روایت برادر مرندی آمده است: خاطره ای که از جلسات مشترک با ارتش...دارم، این است که در یک قرارگاه تاکتیکی مشترک، نماز جماعت می خواندیم. یک روز از یکی از سرهنگهای ارتش خواستند که پیشنماز شود. پای سرهنگ به شدت آسیب دیده بود. وقتی از او خواستند امام جماعت شود، رد کرد. چندتا از فرماندهان ما از جمله بروجردی اصرار کردند....

هرچه سرهنگ گفت نمی تواند نماز بخواند، قبول نکردند. او هم مجبور شد برود جلو(ی) صف نماز. رکعت اول را خواندیم. وقتی می خواست برای رکعت دوم از جا بلند شود، گفت: یا حضرت عباس!

همه زدند زیر خنده و نماز به هم خورد. او برگشت و گفت: بابا من که گفتم من رو جلو نفرستید.

او از شدت درد پا نتواسته بود جلو خودش را بگیرد و گفته بود یا حضرت عباس.

حکایت سالهای بارانی، ص 180 و 181.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
ترسم از اون روزیه که تو بیایی و من تو خاک باشم آقا… ترسم از آن روزیه که تو بیایی و من نباشم آقا… آقا این دل ها گرفته! این دل ها مرده! این دل ها خسته شده…
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    ختم صلوات برای ظهور و سلامتی امام مهدی (عج) ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 140
  • بازدید سال : 570
  • بازدید کلی : 5,480
  • کدهای اختصاصی

    ساعت فلش